صُوَر برزخی نفس و نتایج اخلاق فاسده
صُوَر برزخی نفس
صور برزخیّه به انشای نفس است در عالم برزخ،و مناسب با اعمال خویش انشا می کند، چنان که مغموم نمی تواند افکار خوب بکند و پیوسته می گوید: «یَا لَیتَ بَینِی وَ بَینَکَ بُعدَ المَشرِقَینِ فَبِئسَ القَرِین».
موادّ صور برزخیّه، ملکاتی است که در دنیا کسب کرده است. آن صور، ابدان مکسوبه اند که ابدان مکتسبه نیز گویند. مکسوبه در حسنات و مکتسبه در سیّئات، «لَهَا مَا کَسَبَت وَ عَلَیهَا مَا اکتَسَبَت» فَافهَم!
کسب، تحصیل بر طبق سنّه الله و نظام عدل الهی است. به خلاف اکتساب که باب افتعال است و برای احتیال و اعتمال آید. لذا آن جا «لَهَا» است و این جا «عَلَیهَا».
(حضرت علاّمه حسن زاده ی آملی حفظه الله، هزار و یک نکته، نکته ی 784 / مناسک حج، ص 100و101)
جایگاه ملکات نفس
ملکات نفس موادّ صور برزخی اند؛ یعنی هر عمل صورتی دارد که در عالم برزخ، آن عمل بر ان صورت بر عاملش ظاهر می شود، که صورت انسان در آخرت، نتیجه ی عمل و غایت فعل او در دنیاست، و هم نشین های او از زشت و زیبا، همگی غایات افعال، صور اعمال و آثار و ملکات اوست که در صُقع ذات او پدید می آیند و بر او ظاهر می شوند.
(حضرت علاّمه حسن زاده ی آملی حفظه الله، هزار و یک نکته، نکته ی 658/ مناسک حج، ص101)
نتایج اخلاق فاسده
هر یک از اخلاق فاسده، شاخه ای از درخت های دوزخ است.هر کس متّصل به شاخه ای از آن شاخه ها باشد او را به دوزخ می کشاند. از این جهت که آن خلق، ملکه و رنگ ثابت او شده است، بلکه در ذات او فرو رفته، بلکه با وی یکی گردیده است. پس ذاتش فرعی و شاخه ای از دوزخ است که به آن منتهی خواهد شد.
(حضرت علاّمه حسن زاده ی آملی حفظه الله، هزار و یک نکته، نکته ی 478 / مناسک حج، ص102)
تمثّل اعمال و تجسّم اعمال
قَولُهُ سُبحانه؛ «یَومَ یَفِرُّ المَرءُ مِن اَخِیهِ. وَ اُمِّهِ وَ اَبِیهِ. وَ صَاحِبَتِهِ وَ بَنِیهِ» (سوره ی عبس/آیات 34-36)؛ به یک وجه معنی آن این است که انسان ها به اقتضای ملکات شان به صورت های گوناگون محشور می شوند که از این امر تعبیر به تمثّل اعمال و تجسّم اعمال می شود.
چنان که به تفصیل در دروس اتّحاد عاقل به معقول و در عین 63 عیون مسائل النّفس و شرح آن سرح العیون بیان کرده ایم که ملکات نفس، موادّ صُوَر برزخی اند.
دگر باره به وفق عالم خاص
شود اعمال تو اجسام و اشخاص
ملکات صالح به صورت های نیکو محشور می شوند و طالح به روی های زشت بلکه به صور حیوانات مفترس و موحش و موذی که «یَفِرُّ المَرءُ مِن اَخِیه» الخ.(إلی آخِر)
و اگر چشم برزخیت باز شود مردم را مطابق ملکات شان به صور مختلف در همین نشأه نیز می بینی.
در ینبوع الحیوه گفته ام:
أناس کنسناس وحوشٌ بهائمُ
اَضلّ من الأنعام دون البهیمهِ
و لو کُشف عنک الغطاء لتبصر
سِباعاً ذئاباً أو ضِباعاً بغَیضَه
(حضرت علاّمه حسن حسن زاده ی آملی حفظه الله/ هزار و یک کلمه/ ج 1/ کلمه ی67 / ص84/
ناشر: مؤسّسه ی بوستان کتاب قم/ طبع چهارم/ سال 1386)